ارشان ارشان ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

ارشان و ما

از این هفته مینویسم

1391/10/18 3:56
نویسنده : نسیم
906 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم،

جدا از اون ۹ ماه، الان ۵ ماه هست که امدی پیشه ما. با اومدنت تو زندگیم، خواسته یا نخواسته خیلی‌ چیزا به من یاد دادی. یکیش اینکه صبر و تحملم رو زیاد کردی، و یادم دادی که اصولاً روی صبر و حوصله‌ برایه رسیدن به خواسته هام خیلی‌ بیشتر باید حساب کنم. از دیدنت لذت می‌برم، و خوش حالم که پیشه ما هستی‌. یه انگیزه تازه برام تو زندگی‌ هستی‌. حالا دیگه "ما" تو زندگیم یعنی‌ ما سه نفر. آرزو می‌کنم که همیشه تو زندگیت سالم و سره حال، شاد و موفق باشی‌. 

تا امروز تقریبا هر ۲ هفته یه تفاوت‌های آشکار و جدیدی تو رفتار و کارت میبینم. قسمته کم خوابیت تو شب‌ها کمی‌ آزار دهنده هست (بیشتر واسه مامان البته). اما جدا از این مساله همه چیز عالی‌ بوده. حالا منتظریم که کم کم بتونی‌ بشینی‌، و رو سینه خودت رو بکشی. مهم‌ترین حرکتی‌ که همه ما رو خیلی‌ ذوق زده کرد غلت زدن ات بوده تو دو هفته گذشته. به نظرم میرسه که لثه‌هات هم یه کم مشکل دارن یا مربوط به دندونت هست که یه کم احساس ناراحتی‌ میکنی‌. یه کم هم بد می‌خوابی. 

تو این مدت مامان خیلی‌ برات زحمت کشیده، و من خیلی‌ ازش سپاسگزارم. من شاید درصد کمی‌ از مسئولیت رو به عهده داشتم، تازه اونم گاهی از عهدش خیلی‌ بر نمیدم. اما به هر حال کاری که مامان مهربون کرده یه چیز دیگست. 

امیدوارم که بتونم هر هفته یه مطلب خوب برات ( یا شاید برایه خودم) تو صفحات بگذارم. 

پس فعلا تا هفته دیگه عاشقتم. :) 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

پلنگ صورتی
24 دی 91 10:51
جیگرش برم من با اون غلت زدنهاش.
نسیم جون تاچشم بذاری رویهم میبینی گل پسر داره راه میرهقدر همین بیخوابیها هم بدون که بعدا دلت واسه همین بیخوابیهاهم تنگ میشه


مرسی‌ صدف جون. واقعا خیلی‌ زود بزرگ میشن.
نسرین اسعدیان
13 بهمن 91 22:55
ارشان جانم ، فکر می کنم خیلی از داشتن این مامان و بابا خوشحالی عزیزم . من هم بهشون افتخار می کنم چه برسه به تو .


تازه به عمه مامانش هم خیلی‌ افتخار میکنه.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ارشان و ما می باشد