ارشان ارشان ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

ارشان و ما

آغاز سفر

1391/9/13 11:46
نویسنده : نسیم
1,181 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسر گلم،

روزهایی که بابا نبود خیلی‌ سخت گذشت. یک شب که تو همش گریه کردی و من نمیتونستم آرومت کنم بغلت کردم اومدم تو اتاق چون نمیخواستم هیچکس اشک هام رو ببینه فقط بابا مهدی که توی اسکایپ داشتم باهاش حرف میزدم من رو دید اون هم خیلی‌ غصه میخورد که نمی‌تونه پیش ما باشه و کلّه فندقیش رو بغل کنه و آرومش کنه. ولی‌ خوب همه روزهای سخت میگذرند و این هفت روز هم زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکردیم تموم شد.

 

 

پسر گلم،

روزهایی که بابا نبود خیلی‌ سخت گذشت. یک شب که تو همش گریه کردی و من نمیتونستم آرومت کنم بغلت کردم اومدم تو اتاق چون نمیخواستم هیچکس اشک هام رو ببینه فقط بابا مهدی که توی اسکایپ داشتم باهاش حرف میزدم من رو دید اون هم خیلی‌ غصه میخورد که نمی‌تونه پیش ما باشه و کلّه فندقیش رو بغل کنه و آرومش کنه. ولی‌ خوب همه روزهای سخت میگذرند و این هفت روز هم زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکردیم تموم شد.

روزی که قرار بود بیان اساسیمون رو ببرند من خیلی‌ دلشوره داشتم. نمیدونستم اسباب کشی‌ با یک نی‌نی دو هفته‌ای چجوری هستش. خوشبختانه کمپانی که شرکت بابا مهدی استخدام کرده بود که کارمون رو بکنه خیلی‌ عالی‌ بود و واقعا همه کار رو کردند و من فقط لوازم شخصی‌ که برای دو هفته نیاز داشتیم رو برداشتم. البته یه خرابکاری هم کردم. برث سرتیفیکت تو رو که برای سوار شدن به هواپیما نیاز داشتیم رو گزاشته بودم رو میز اون خانوم‌هایی‌ هم که اومده بودند همینجوری ورش داشته بودند گزاشته بودن تو یکی‌ از جعبه‌ها وقتی‌ فهمیدم مجبور شدیم چند تا جعبه رو باز کنیم تا پیداش کردیم. 

اون شب خونه خاله لعبت موندیم. بنده خدا مسئولیت تو رو به عهده گرفت که من بتونم بخوابم. فرداش هم تا عصر اونجا بودیم و ناهار رو خردیم و خاله لعبت و خاله نیوشا ما رو رسوندن فرودگاه و عازم ونکوور شدیم. راستی‌ این رو هم بگم که خاله نیوشا گریه کرد که تو داری از پیشش میری.

فعلا بوس تا بعد

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آراد
11 آذر 91 0:21
کوچولوت خیلی نازه خدا نگهش داره برات اگه خاستی با هم دوست باشیم کافیه لینک وبلاگم و اضافه کنی من که این کارو کردم .
آوا مامان رادین
11 آذر 91 10:48
جوجه کوچولوی نازی دارین. خدا حفظش کنه. هنوز هم مراقب خودتون باشین مامانی. خوشحالم با شما آشنا شدم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ارشان و ما می باشد